فاطمه حلما جان مافاطمه حلما جان ما، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
فاطمه اَسما جان مافاطمه اَسما جان ما، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره
بابا حمیدرضابابا حمیدرضا، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
مامان عارفهمامان عارفه، تا این لحظه: 34 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 14 سال و 17 روز سن داره

❤ღفاطمه حلما و فاطمه اَسما❤دو هدیه ی ماه رمضانღ

خونه بی خونه.1خرداد91

1391/3/3 0:21
785 بازدید
اشتراک گذاری

سلام علیکم

اینجانب یک مامان ناامید هستم

دیروز بعد از حلقه ی شعر،با بابایی رفتیم دنبال انواع خونه جات برای خرید و هرچه بیشتر میگشتیم اندر بنگاه ها،کمتر میافتیم

و حدودا 15بنگاه مسکن را زیارت کردیم و خسته به جای اولمان برگشتیم

این یعنی اینکه باید مثل یک زوج محترم سرجایی که هستیم بمانیم و خرید خونه رو به خیالاتمان بسپاریم

ولی هرطور شده من اتاق شما نی نی گرامی را کاغذ دیفاری خواهم کرد حتی اگر با صاحب خونه دست به یخه شویم و...

 

بعدها نوشت:به قول نسترن، بیام بزنمت صاب خونه که خونه تو نمیفروشی تا من اتاق نی نی مونو کاغذ دیفاری کنم؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

فاطمه سادات
1 خرداد 91 14:55
الهی عزیزم ... بیخیال صاحب خونه هر کاری دلت میخواد بکن
مامان نفس طلایی
1 خرداد 91 16:03
عزیزم خودته و عشقه الان کاغذ دیواری کن خواستی بلند شی رنگ بزن براش دوباره
ماماني
1 خرداد 91 16:07
ان شا الله بتونين بخرين اگه نشد كه اين صاحب خونه رو بزنين دلمان خنك شود
مامان نفس طلایی
1 خرداد 91 22:33
مریم مامان نخودچی
2 خرداد 91 7:05
عارفه جونم ناامید نشو... یه کوچولو بیا پایین سمت ما هم خوبه... به مامانتم نزدیکی...
مامانی طهورا
2 خرداد 91 9:47
خصوصی داری عزیزم
حسناسادات
2 خرداد 91 11:02
خصوصی
حسناسادات
2 خرداد 91 11:42
عزیزم خودتو ناراحت نکن. خدا بزرگه
فاطمه سادات
2 خرداد 91 13:36
اشکالی نداره انشالله تو همین خونه که هستی صاحبخونه بذاره چیزایی که تو خیالاتته اجراکنی ما هم که خونه مال خودمونه کوچیکه واسه نی نی دارشدن باید بریم یه جای بزرگتر ماهم شاید مجبور شیم رهن کنیم
آسمونی ها
2 خرداد 91 14:27
صاحبخونه تون دلش هم بخواد که خونش خوشگل بشه.
خاله جون احمد
2 خرداد 91 16:42
چرا ناامید عارفه جان خدا بزرگه توکل کن به خدا انشاالله یک خونه خیلی خوب نصیبتون بشه صاحب خانه را هم بیخیال هر کاری دوست داری بکن
هدی (مامان امیر مهدی )
2 خرداد 91 22:25
نی نی خودش خوش قدمه تمام کارهات درست میشه . به خدا توکل کن
نسترن
3 خرداد 91 9:08
نه بابا من اگه جای تو بودم بیخیال کاغذ دیواری میشدم چرا خونه مردم تو درست کنی انشالله صبر کن خونه که خریدی بترکون اونوقت جذابیتش واسه خودت هم خیلی بیشتر میشه راستی عارفه جون سوره طلاق یک ختم داره که واسه خونه دار شدنه و من تا حالا دونفردیدم که خوندن و به خواستشون رسیدن اونو انجام دادی؟
مامان نفس طلایی
3 خرداد 91 9:38
♥ مامان آینده ♥
3 خرداد 91 14:52
سلام به مامان عارفه ی مهربونم........... خوبی خانوم خانوما؟! خودت رو ناراحت نکن حتما حکمتی در کار بوده عارفه جون... عارفه جون پست جدید گذاشتم همراه با چند تا عکس زووووووودی بیا ببینشون ببینم عکسی واست آشنا نیست؟؟؟!!
تارا
3 خرداد 91 16:47
آخی دست رو دلم نذار! ما هم هرچی میگردیم هیچی هیچی! رفتیم یه بنگاه ما رو برده سر قله کوه یه جای پرت که سر آدم هم ببرن خبری نمیشه میگه 140 تومن!اونم عین لونه مرغ! با پست جدید آپم
♥ مامان آینده ♥
3 خرداد 91 22:55
اولین کتاب از اولین غرفه ی نمایشگاه کتاب.....! کتاب تو رو خریدم دوست جونی....... حالا صبر کن همه ی این کتابها رو بخونیم بعد دعوتش میکنیم بیاد به این دنیا فعلا آمادگیشو نداریم......!
خسته
4 خرداد 91 12:47
سلام من متولد 69 هستم! بهم نمیاد؟ نظرتو نگفتیااااااا عکس هم ایشاالله تو پست بعدی یه عکس خوب میذارم