فاطمه حلما جان مافاطمه حلما جان ما، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره
فاطمه اَسما جان مافاطمه اَسما جان ما، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
بابا حمیدرضابابا حمیدرضا، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره
مامان عارفهمامان عارفه، تا این لحظه: 34 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

❤ღفاطمه حلما و فاطمه اَسما❤دو هدیه ی ماه رمضانღ

- بهمن90 مطروحه رهبر و غزل من در ادامه اش

1391/3/14 16:50
739 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام شاعر مامانقلب

رهبر عزیزمون یه بیت طرح کردند برای جانبازان شهید و من هم اونو به شکل غزلی مدرن ادامه دادم و حالا این غزل در مسابقه ی "صریر امین" مطروحه برای جانباز شهید،از اشعار برگزیده شده و من هم خیلی خوشحالمفرشته

بیت مطروحه رهبر این بود:

رندانه آخر ربودی  جامی ز خمخانه ی دل

خونین چو برگ شقایق   رنگین چو افسانه ی دل

خبر دیگه اینکه از انتشارات سوره مهر  تماس گرفتن و گفتن کتابم ٢٠٠٠نسخه به فروش رفته وتنها 500نسخه مونده در نتیجه در لیست چاپ دوم قرار گرفته.

واینکه الآن 2تا مهمون دارم ناخونده و فردا هم 3تا  و کلی کار انجام دادم دارم تا میشم دیگه.

خدایا شکرت

فردا شب که مهمون دارم شب تولد امام حسن عسگری هم هست

عیدشان پیشاپیش مبارک

فقط به این اعتماد دارم که یک قدم به سمت خدا بِری و گوش به فرمان او باشی

خدا هزار قدم به سمت تو برمیدارد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

نسترن
9 اسفند 90 12:48
عارفه جون مبارک باشه واقعا عالی بود مخصوصا این قسمتش : گیسویی از تو نمانده ! ابرویی از تو نمانده! با این همه، یوسفی تو... در مصرِ ویرانه ی دل
آسمونی ها
10 اسفند 90 10:15
فقط به این اعتماد دارم که یک قدم به سمت خدا بِری و گوش به فرمان او باشی خدا هزار قدم به سمت تو برمیدارد عجب چیز گفتی ! تا عمق جونم نفوذ کرد...
شاهده
10 اسفند 90 13:12
واااااااااای مبارکه میلاد آقا جان...خیلی التماس دعا عزیزم
مامان نفس طلایی
11 اسفند 90 0:03