21مهر-پست ناقص
سلام
فردا امتحان دارم و امروز 4جا باید مهمونی میرفتم
حلما هم دائم بی تاب بود.الهی بمیرم برای اشکهات که از گوشه چشمات میریخت و برای انگشت شستت که از شدت درد ناخنت و بهش فشار اوردی "مشت میکردی دستتو" و شستت زخم شد
فدای نگاه ملتمسانه ت بشم وقتی دلت میخوای بغلت کنم و به سینه م بچسبونمت تا آروم بشی و تو هم وقتی بغلت میکنم و باهات حرف میزنم"بهت میگم هیچی نشده دخترم...هیچ جاییت درد نداره که...حلما باید بخنده...در و به رو غم ببنده" اونوقت کم کم خوابت میبره تو بغلم و تا میذارمت توی تخت و ازم دور میشی دوباره گریه میکنی
خد ایا کمکمون کن
الآن هم داره مثل دیشب نق میزنه
دوباره میام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی