فاطمه حلما جان مافاطمه حلما جان ما، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
فاطمه اَسما جان مافاطمه اَسما جان ما، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
بابا حمیدرضابابا حمیدرضا، تا این لحظه: 38 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره
مامان عارفهمامان عارفه، تا این لحظه: 34 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

❤ღفاطمه حلما و فاطمه اَسما❤دو هدیه ی ماه رمضانღ

فوران

1391/3/14 16:12
662 بازدید
اشتراک گذاری

در خودم گم میشوم

مثل عطرِ گلی که خشک میشود

ناشکر نیستم

فقط میخواهم تو را پیدا کنم

اما روزبه روز دور تر میشوم

برای پایان ،آغاز کردن سخت است

خدای من

حرفی باقی نمیماند برای بنده ی سرکشی که من باشم

عشق را در روزمرّگی هایم گم کرده ام

اما گناهانم را نه!

دارم فوران میکنم

محتاج سخنی هستم که سرچشمه اش تو باشی

چه کنم؟

کجا بروم؟

راه را به نگاهم بیاور

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان یاس
27 اردیبهشت 91 9:08
سلام فدایت شوم به حاج آقا میگم ببینم کسی میشناسه اما بهترینش را من سراغ دارم که کتابهاشون هم هست این کتاب را بخون از استاد طاهر زاده است دوتا از کتابهاش خیلی عالی بود که خوندم آشتی باخدا و زن آنگونه که باید باشد کتاب حدیث عنوان بصری هم از محمد باقر تحریری خیلی عالیه. درمورد روزمرگی خب خیلی باید صحبت کرد فرق بین کارهای عادی روزانه و تصورات خودمون را باید درست کنیم اگه فکر کنیم که این کارها مانع رسیدن به خدا میشه ویا اینکه باعث میشه عشق را گم کنیم ونبینیم دقیقا اشتباه کردیم همین کارهای روزانه هم میتونه مارا به خدا بیشتر نزدیک کنه یا حتی عشق را بهتر نشون بده فقط باید نگاهمون را به این زندگی عادی که هست عوض کنیم یه جور دیگه نگاهشون کن اینبار به عنوان آشپزی یا مهمونی رفتن معمولی نگاه نکن اونوقت هیچ گاه تکراری نیستند وعادی نمیشند مگر حضرت فاطمه (س) کارهای روزانه وهمیشگی مثل آب آوردن و غذا درست کردن وغیره نداشت ولی از اونها استفاده کرد تا به خدا نزدیک تر بشه.مطالعه کردن خیلی میتونه کمکون کنه اگه دوست داشته باشی یه سیر مطالعه صحیفه سجادیه بزاریم ولی جوری که بهمون فشار وارد نشه وراحت بخونیم.اگر موافقی با مامانهای دیگه هم مطرح کنیم هم شما داخل وبلاگت بزاری هم من و حفظ چهل حدیث هم داشته باشیم که برهر شیعه ای واجبه.زیادی حرف زدم ببخشید حلال کنید گلم یازهرا صلوات
مامان یاس
27 اردیبهشت 91 9:13
راستی گاهی ممکنه وقتی این حس بهمون دست میده که منم برام زیاد اتفاق میافته البته قبل از یه اتفاقی که خدا بهم نشون داداشتباه میکنم اینه که ممکنه توی بیماری ماهانه باشیم وچون کمی افسرده میشیم طبیعه ویا اینکه یه اتفاق بدی افتاده یا اینکه امروز انتظار داشتیم برخلاف همیشه یه اتفاق خاصی بیافته ولی به نظرم باید روی این روزها فکر کرد چرا یه روز با بقیه روزها باید متفاوت باشه
مامان نفس طلایی
27 اردیبهشت 91 11:26
خدای من ....
نایسل
27 اردیبهشت 91 14:13
عزیززز دلم بوسسسس پس نی نی میخوای ای جان ایشالا که زودی میاد تو دلت
مامان بهی
27 اردیبهشت 91 16:51
عسیسم بیا پیشم رمزم خصوصی برات گذاشتم
نسترن
28 اردیبهشت 91 16:02
من این قسمتش رو خیلی دوست میدارم عشق را در روزمرگی هایم گم کرده ام ولی گناهانم را نه
مامانی طهورا
30 اردیبهشت 91 20:49