17 اردیبهشت
این چند روزه شدیدا درگیرم
پایان نامه نوشتن و پیگیری مصاحبه دکتری و مدارک ها و... واقعا داره اذیتم میکنه و تو هم خیییییییلی بلا شدی.توی این هیری ویری 2روز قبل بعد شستنت یه لحظه تنها گذاشتمت نشسته نشسته رفتی و پوشکتو اینور اونور مالیدی...داشتم سکته میزدم تا حمیدرضا اومد و کلی آی کشی کردیم.قبلش هم فرشا رو داده بودیم شسته بودن به خاطرت
راستی جدیدا تا آهنگ از تلویزیون پخش میشه خودتو تکون میدی عقب جلو میبری و گاهی دست میزنی
شنبه 8صبح تا8شب دانشگاه تهرانم برا دکتری مصاحبه دارم
الهی بمیرم حمیدرضا خیلی کمکم کرد و اقعا مدیونشم.
مامان اینا هنوز مشهدن باید تو رو پیش احترام سادات و نغمه بذارم
خدایا کمکم کن مصاحبه بخیر بگذره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی