فاطمه حلما جان مافاطمه حلما جان ما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
فاطمه اَسما جان مافاطمه اَسما جان ما، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره
بابا حمیدرضابابا حمیدرضا، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
مامان عارفهمامان عارفه، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 14 سال و 6 روز سن داره

❤ღفاطمه حلما و فاطمه اَسما❤دو هدیه ی ماه رمضانღ

15 اسفند93

سلام خواهر جونیا صفحه کلیدم خراب بود برا همین نمیشد تایپ کنم الآن خوب شد این روزا خیلی تغییر و تحول رخ داده تغییر مبل استیل به راحتی برا اینکه حلما خانم چوب دسته مبل ها رو میجوید! سفارش تخت سفید دو نفره فره با روتختی مخمل نارنجی که ست باشه با اتاق حلما خانم هرچند این یه دونه اتاق کوچیکه ولی منم دوست داشتم بالاخر تخت داشته باشم دیگه اینکه استرس شدید دارم برا تافل که 22 اسفنده و فردا برا تتو ابروم میرم ایشالله خوب دربیاد و حلما خانم این روزا که معده ش5تا6 بار کار میکنه و من کمر درد گرفتم راستی خونه بازم کلی خلوت تر شده و تقریبا گردگیری روزانه به صفر رسیده معدل این ترمم خیلی پایین شد...
15 اسفند 1393

3بهمن

این 10 روزه یه بار فاطمه سادات با مامانشان خونمون اومدن و یه بار منو و تو و بابایی خونشون رفتیم چون همسرش از کربلا اومده بود و هردوتاش خییییییلی خوش گذشت.کلی عکس و فیلم دارین. تو عاشق موبایلی و من سعی دارم به جای موبایل یک و خورده ای,تب لت هفتصد تومنی بدم دستت که ارزونتره و سیم کارت هم نداره رو میز پذیرایی و صندلی خودت و عسلی میری وای میسی. با آیفن در و باز میکنی.خیلی نترس و البته زمین هم میخوری گاهی...عاشق تاب بازی کردنی تو خونه.دایم سیم آنتن و در میاری و بابایی حرصش درمیاد. مجسمه های میز تلویزیون برمیداری بهم میدی. از سرویس بهداشتی که میخواهم بیرون بیام میدوی و دمپایی رو جلو پام میذارم و اصرار داری که پام کنم.هرجا میرم تو خونه م...
3 بهمن 1393

بعد ماهها

امروز 1 دی هست.لغات حلمایی: ما :ماست دو: دوغ  مامان بابا مامایی مو :مو بیشین :بین بیا بته :بده اوتادم: افتادم _گاهی میگه ب ب:به به خوراکی لالا صدای حیدوتا اجزای بدنش پا   فردا اولین امتحان ترم دکتری رو دارم...شاهنامه  
15 دی 1393

اومدم با ماهها تاخیر

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام دوست جونیا امروز 20آبان اینترنت منزل جدیدمون بالاخره وصل شد حلما خانم هم امروز تبش قطع شد دارم برا آزمون تافل میخونم  در کنار دروس سخت دکتری حلما خیلی کلمات و یاد گرفته.راستی اینم عکسشه روز شهادت علی اصغر ع عاشقشم...ایشالله خبرهای باقی مونده رو که زیاده به طور مختصر میذارم یا علی ...
22 آبان 1393

۱شهریور

سلام روزهای سخت دارند میگذرند با تپش قلب های تند من!با سختگیری های استادم.با شیطنت ها و باهوشی ها و خنده و اشک ها ی دخترم،با چشم تار عمل شده ی همسرم،در خانه ی کوچکی که مال خودمان است و سلطنت کوچک ماست و عاشقش آن هستم.با کمک های بی منت مادرم و مهربانی های جبران نشدنی اش،با یاری پدرم،زیر سایه خدا و اهل بیت و با امید به شفای روح و روان خودم،با نبود اینترنت ای دی اس ال!روزهایی که وقت فکرکردن به بیتی را هم ندارم گرچه لبریزم و ثانیه هایم موزونند.روزهای ثبت نام دانشگاه ۷ساله ام در مقطع دکتری ادبیات حماسی به امید دفاع مقدس...همراه با استرس شب نخوابیدن دفاع از رساله و از پس استاد راهنما با زبانی نرم برآمدن.روزهای جشن تکلیف شایان و خوانندگی...
2 شهريور 1393

با تب لت می نویسم

سلام به خواهرای گلم هنوز وصل نشدیم امروز ۲۶مرداد جواب دکتری اومد و من الحمدلله انتخاب اولم یعنی ادبیات حماسی دانشگاه تهران قبول شد و خاطرات لیسانس و فوق لیسانسم باز برام زنده میشه.اواخر کار پایان نامه ام.ببخشید چون صفحه کوچیکه سختمه بهتون سر بزنم نظرات و ولی میخونم‌و ایشالله جبران می کنم.چشم حمیدرضا هم بعد پیوند قرنیه کمی بهتره.دخملی۴قدم میره میفته و آتیشی شده که نگو...برای مریضی منم دعا کنید حال و روزم بهتر بشه از لحاظ اعصابی ...
26 مرداد 1393

۲۰مرداده

سلام دوستای گلم.ما یک تیر جا به جا شدیم.دو روزه همه چیز باکمک مامانم اینا مرتب شد و خونمون و با اینکه نقلیه خیلی دوست دارم.نازه ماشالله.نیمه رمضان در سالن قصر پیروزی براش تولد گرفتیم و ۵مرداد روز اصلی تولدش به طرف مشهد حرکت کردیم تا نماز فطر اونجا باشیم.۱۶مرداد حمیدرضا دومین چشمشو عمل پیوند قرنیه کرد و ۳روز استراحت کامل داشت و دخملی هم خوب آتیش میسوزوند.از روزیکه خونه جدید اوندیم ۴دست و پا رفت و از ۱۸مرداد هم ۴قدمی به تنهایی میره و میفته.بیشتر با تکیه به میز و اینا راه میره و منم دایم دستمال گردگیری و جارو شارژی دستمه.راستش اینتذنت خونمو تو نوبته الآن با اینترنت تب لتم مینویسم و عکس وقت نمیشه بذارم.آخرای رساله مه ایشالله.راستا بابت تبذیکای...
22 مرداد 1393